دین و مذهب

احکام و ....
"embed src="http://s9.picofile.com/file/8360774818/Mehrzad_Khajehamiri_Ghesse_Guye_Shab.mp3"controls="controlpanel>type="audio/x-pn-realaudio-plugin" autostart="true" height="30" width="106">

۳ مطلب با موضوع «دین» ثبت شده است

۲۸
ارديبهشت

در ابتدا گفتنى است؛ فکر گناه از جهت فقهى و حقوقى گناه نیست اما از جهت اخلاقى خطا و ناصواب است، زیرا یکى از کانون هاى تصمیم گیرى در وجود آدمى، فکر و اندیشه است. در حقیقت فکر سالم، ثمره و بازده سالم، و فکر آلوده، بازده ناسالم و آلوده به دنبال دارد.
امام على علیه السلام مى فرماید: «من کثر فکره فى المعاصى دعته الیها»(1)؛ «کسى که زیاد درباره گناه فکر کند، او را به گناه سوق مى دهد».

تفاوتى که میان گناه در قانون هاى اجتماعى و مذهبى وجود دارد، این است که در جامعه تمام کیفرها به عمل مربوط مى شود و تا شخصى به گناهى دست نزند، تحت پیگیرد کیفرى و قانونى قرار نمى گیرد، اما در فرهنگ اسلامى، امامان معصوم علیهم السلام ما را از اندیشه و فکر گناه نیز برحذر داشته اند.
به دیگر سخن، اسلام در پى آن است تا گناه را از سرچشمه بخشکاند و آلودگى را در نطفه خفه کند و در حقیقت پایه اعمال را از نظر کیفر و پاداش روى اندیشه و نیت افراد بنا نهاده اند! در این راستا حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود:

«موسى بن عمران علیه السلام به شما دستور داد تا زنا نکنید، ولى من به شما امر مى کنم که روح خود را به زنا خبر ندهید (فکر زنا نکنید) تا چه رسد به انجام آن! زیرا کسى که روح و فکرش را به زنا خبر دهد، مانند کسى است که در اطاق رنگینى آتش روشن کند، دود آتش نقشه هاى رنگین آن اطاق را کثیف مى کند، گرچه خانه را نسوزاند!».(2)

یعنى، فکر گناه، کانون تصمیم گیرى وجود انسان را آلوده کرده و چنین کانونى به تاریکى گناه نزدیک تر است تا به سفیدى اطاعت الهى!

فرد مسلمانى در یکى از جنگ ها به دست کفّار به قتل رسید و بعد به «قتیل الحمار»؛ «کشته راه خر» معروف شد. علت این نامگذارى به این بود که هدف او از نبرد، غنیمت بردن الاغ شخص کافر بود اما متأسفانه خودش کشته شد.(3)

ناگفته نماند که نیّت گناه دو صورت دارد:
یکم، به معناى خطور قلب است که گاهى بى اختیار بر قلب خطور کرده و استقرارى ندارد؛ و این قسم حرمت نداشته و مورد مؤاخذه نیست و سؤال مورد نظر هم از همین نوع است.
دوم، به معناى عزم و تصمیم جدى بر گناه که به دنبال آن، عملى در خارج صورت پذیرد. و مقصود از روایاتى که آن را گناه و مورد بازخواست دانسته اند همین قسم دوم است که به صورت جدى تصمیم بر گناه بگیرد.

در ضمن شمارى از راه کارهاى مبارزه با این افکار عبارتند از:
۱. شرکت نکردن در مجالسى که حریم مرد و زن نامحرم رعایت نمى شود، به خصوص پرهیز جدى از مکان هاى خلوت که مانع از ورود دیگران است.

۲. در صورت حضور در چنین جمعى، از دقت و ریزبینى نسبت به افراد نامحرم دورى جستن.

۳. یاد پروردگار متعال در همه احوال، چه در برخورد با حلال و چه هنگام نزدیکى به حرام.

۴. برنامه ریزى بهینه در استفاده از سرمایه گرانمایه عمر، در بخش هاى گوناگون اجتماعى، مذهبى، فرهنگى، ورزشى، تفریح هاى سالم و…، که بهترین فرصت براى وسوسه ها و راه یابى شیطان زمان هاى خالى از برنامه است.

۵. گزینش دوستان و افراد شایسته، که هم در امور دنیوى و هم در جنبه آخرتى یار و مددکار انسان باشند.
در پایان باید گفت: اگر دل از اخلاق فاضله و یاد و ذکر الهى تهى شود، مأمن و محل استقرار شیطان مى شود: «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»(4)؛ «هر که از یاد خداى رحمان روى گرداند، شیطانى را برانگیزیم تا قرین وى باشد».

آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست
قلبى که به عشقت نطپد جز گِل نیست
آن کس که ندارد به سر کوى تو راه
از زندگى بى ثمرش حاصل نیست(5)

پی نوشت:
1. میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۴۶۵.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۳۱.
3. ملا محمدمهدى نراقى، جامع السعادت، ج ۳، س ۱۱۳.
4. زخرف ۴۳، آیه ۳۶.
5. امام خمینىره، دیوان اشعار، ص ۱۹۹.


منبع: 
هدانا برگرفته از پرسمان، گناه و توبه

  • Erfan ghafarian
۲۸
ارديبهشت

مطابق نظر آیت الله خامنه ای

تغییر جنسیت
س ۱۲۷۹: برخی از افراد در ظاهر مذکر هستند ولی از جهات روحی و روانی ویژگیهای جنس مونّث را دارند و تمایلات جنسی زنانه در آنان به‌طور کامل وجود دارد و اگر مبادرت به تغییر جنسیت نکنند به فساد می‏افتند. آیا معالجه آنان از طریق انجام عمل جراحی جایز است؟

ج: عمل جرّاحی مذکور برای کشف و آشکار کردن واقعیت جنسی آنان اشکال ندارد، به شرطی که این کار مستلزم فعل حرام و ترتّب مفسده‏ای نباشد.

س ۱۲۸۰: انجام عمل جراحی برای الحاق فرد خنثی به زن یا مرد چه حکمی دارد؟

ج: این کار فی ‏نفسه اشکال ندارد، ولی واجب است از مقدمات حرام پرهیز شود.

 حضرت آیت الله مکارم شیرازی


 تغییر جنسیّت : 
ظاهر ساختن جنسیّت واقعى (در افراد دو جنسى که یک جنس آنها غلبه دارد) خلاف شرع نیست بلکه واجب است. ولى تغییر جنسیّت صورى و کاذب جایز نیست.

تغییر جنسیّت دو صورت دارد،گاهى صرفاً ظاهرى و صورى است یعنى اثرى از آلت جنس مخالف در او نیست فقط یک جرّاحى صورى در او انجام مى گیرد و چیزى شبیه آلت جنس مخالف ظاهر مى گردد، این کار جایز نمى باشد و گاه واقعى است، یعنى با جرّاحى کردن عضو تناسلى مخالف ظاهر مى شود، این کار ذاتاً جایز است و محذور شرعى ندارد، مخصوصاً در مواردى که آثار جنس مخالف در او باشد، امّا چون این جرّاحى نیاز به نظر و لمس دارد تنها در موارد ضرورت مانند آنچه ذکر کرده اید مجاز است.

مطابق نظر آیت الله سیستانی

پرسش: آیا تغییر جنسیت اشکال دارد ؟
پاسخ: اگر مقصود از تغییر جنسیت این باشد که با عمل جراحى آلت تناسلى مرد را قطع کنند و به جاى آن براى او مجراى ادرار و آلت تناسلى مصنوعى بسازند و با تزریق هورمون علامات زنانگى از قبیل ریختن موهاى صورت و برآمدگى سینه در او ایجاد کنند ، یا در مورد زنى که تغییر جنسیت مى دهد مقصود این باشد که براى او آلت تناسلى مردانه مصنوعى قرار دهند و با تزریق هورمون علامات مردى از قبیل کوچک شدن سینه و روییدن موى صورت ایجاد کنند ، این امر موجب تغییر واقعى جنسیت نیست و احکام شرعى او تغییر نمى کند و از جهتى چون مستلزم کشف عورت و لمس آن است جایز نیست.

واما اگر مقصود تغییر دستگاه تناسلى داخلى وخارجى باشد که معیار اختلاف زن ومرد است ، پس این امر فى حد ذاته با قطع نظر از لوازمى که ممکن است حرام باشد اشکال ندارد ، ولى تا به حال این امر محقق نشده است و آن چه تا به حال صورت پذیرفته همان تغییر ظاهرى است که تاثیرى در تغییر احکام ندارد.

البته ممکن است در مورد کسانى که دچار ناهنجارى در دستگاه تناسلى شده اند با عمل جراحى آلت تناسلى مردانه را که مخفى شده است در مردى که ظاهرى زنانه دارد ولى دستگاه تناسلى داخلى را ندارد نمایان سازند یا به عکس آلت تناسلى ظاهرى مردانه را از زنى که دستگاه تناسلى زنانه داخلى دارد قطع کنند. 

واین کار فى حد ذاته اشکالى ندارد و ارتباطى با تغییر جنسیت ندارد و البته اگر مستلزم نگاه یا لمس حرام باشد در صورتى جایز است که ضرورت داشته باشد یا ترک آن مستلزم حرج ومشقت شدید باشد .


منبع: سایت هدانا


  • Erfan ghafarian
۲۸
ارديبهشت

در قرآن برخی از خوراکیها به عنوان غذای ممنوع و حرام معرفی شده است. البته خوراکی های حرام منحصر به مواردی که در قرآن ذکر شده نیست و موارد دیگری نیز وجود دارد که در کتب فقهی آمده است. اما بدون تردید، آنچه در قرآن کریم حرام دانسته شده، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این موارد تحریم شده را میتوان در دو دسته طبقهبندی کرد: ۱. آن مواردی که در اصل حلال بوده و بعداً به خاطر عارضهای حرام اعلام شده است؛ ۲. مواردی که از اصل حرام اعلام شده است.

از موارد نخست میتوان به حیوان حلال گوشتی که به طریق شرعی ذبح نشده و یا هنگام ذبح آن، اسم خدا را نبرده اند اشاره کرد و از دسته دوم، خون، شراب، خوک و حیوانات حرام گوشت دیگر را میتوان نام برد. 

در آیه ای از قرآن کریم، به این موارد اشاره شده است: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ»(1) ؛ 

«گوشت مردار و خون و گوشت خوک، و حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده و به زجر کشته شده و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندى بمیرند و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند و باقیمانده صید حیوان درنده – مگر آنکه (به موقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید – و حیواناتى که روى بتها (یا در برابر آنها) ذبح مى شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه هاى تیر مخصوص بخت آزمایى؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است ». 

در روایت گهرباری، امام صادق (علیه السلام) در فلسفه تحریم نمودن گوشت مردار، خون و گوشت خوک به طور کلی توسط خداوند متعال فرمودهاند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُحَرِّمْ ذَلِکَ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ مِنْ رَغْبَةٍ فِیمَا أَحَلَّ لَهُمْ وَ لَا زُهْدٍ فِیمَا حَرَّمَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَکِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ فَعَلِمَ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا یُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ لَهُمْ وَ عَلِمَ مَا یَضُرُّهُمْ فَنَه همْ عَنْه »(2)؛

«خداوند متعال آنها را بر بندگانش حرام نفرمود و غیر آن را حلال نگردانید به خاطر علاقهای که به حلالها داشته و نسبت به حرامها بیرغبت بوده، بلکه خداوند عزّ و جلّ مردم را آفریده و مى داند چه چیز بدن آنها را مقاوم مى کند و صلاح حال آنان است؛ پس آن را بر ایشان حلال کرده و استفاده بردن از آن را مباح و جایز شمرده است و نیز دانسته است چه چیز به آنان زیان مى رساند؛ پس آنان را از خوردن یا ارتکاب آن نهى فرمود».

بنابر این روایت شریف، در حلال و حرامهای خداوند، سلامتی جسم انسانها هم لحاظ شده است. از این رو دانش بشر، می تواند در این گونه موارد، به تحقیق بپردازد و به پارهای از فواید امور حلال و مضرات امور حرام، پی ببرد. 

پی نوشت:
1- المائده (۵)، آیه ۳.
2- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین ، ۱۴۰۴ قمری، چاپ دوم، ج  ۳، ص ۳۴۵.


منبع:
سایت هدانا برگرفته از قرآن و پزشکی

  • Erfan ghafarian